زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات
يكشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۴:۱۳ ب.ظ

کارآفرین

کارآفرین،واژه ای تا چندسال قبل اسمی ازش برده نمیشد ،غالب مردم جامعه حس خاصی بهش نداشتن،بعضی ها هم مثل من فکر میکردن یه چیزیه مثل همون –صدآفرین- که تو مدرسه به شاگردهای خوب میدادن!

برام جالبه ،برای من که اگر کسی رو برازنده این اسم میدیدم براش خیلی احترام قائل بودم و هستم، این روزا هر وقت این واژه رو میشنوم یک غم غریبی توی دلم میشینه.

همه جا پرشده از این واژه،بوق و کرنای رسانه ها،شب و روز،محافل کسب و کار،کلاسها،سمینارها،فضای وب،توی سازمانها،جمع مدیران،حتی در خفای کارمندان!، جمع دوستان و خانواده ها، گاهی انگار فکر میکنیم اگر بر سر یک واژه جنجال و نمایش راه بیندازیم باعث تحقق اون واژه! شدیم. غافل از اینکه جایی که این واژه باید بیشتر از همه جا به گوش برسه در ذهن و قلب  و اراده ماست.

غالب کارآفرینان تا زمانی که شومن ها! سراغشون نرفته بودن هیچ وقت به این واژه ها فکر نکرده بودن یا اصلا براشون مهم نبوده.

به دور  از این نمایش واژه ها، روح کارآفرینی تمام ذهن و روحشون رو تسخیر کرده بود. اونها به جای توصیف و ادعا،ژست های توخالی و جامه های پوشالی،لباس از تن برکندند و دل به دریا زدند، خیس شدند سرتا پا،اسیر شب و تاریکی شدند،طعمه طوفان و کوسه ها،اما در این میانه بی امان شنا کردند  و شنا کردند،نه برای رسیدن به خشکی، که آنان مقصدشان خشکی نبود بلکه ذاتشان و ذهن و روحشان شناگری بود و به دریا زدن.

من برخلاف بعضی از دوستان نگران(ببخشید دلواپس!) این نیستم که اگر همه کارآفرین شویم چه پیش خواهد آمد – زیرا میدانم به دریا زدن کار همه کس نیست- بلکه نگران اینم که آنقدر حدیث و توصیف پوچ و بی معنا از دریا بگوییم که دریادلان واقعی را از دریا زده کنیم و باعث شویم دریا را برای ما واعظان دریا بگذارند و خود به دنبال سوئیتی اجاره ای در یک کشتی لوکس بر روی اقیانوس همسایه بروند!

۹۴/۰۲/۰۶
سامان عزیزی

نظرات  (۱)

سلام سامان جان.

 چقدرم خوب نوشتید و چقدر تشبیهتون رو دوست دارم.

دارم فکر میکنم که شما سال 94 این رو نوشتید و الان به نظر من بعد از 4 سال تازه  چقدر بدتر هم شده. الان شاید کمتر از کلمه کارآفرین استفاده شه، نمی دونم، اما با هر کسی حرف میزنی میگه "آدم باید کار خودش رو داشته باشه" ، "من میخوام برم کار خودم رو راه بندازم"  و... جوری شده که "کارِ خودت" حال بدی بهم میده. چون اکثر این ادمها هدف مشخصی ندارند و یا با راه اندازی یه کار  دنبال حل مساله و مشکلی نیستند. فقط توی ذهنشون اینه که راه سعادتشون حتما کارمند نبودنه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی