زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات

مدتی است که مشغول مطالعه ی کتاب "سیری در نظریه پیچیدگی" هستم(نوشته ی ملانی میچل و ترجمه ی رضا امیررحیمی) و به تازگی بارِ اولِ مطالعه ی آنرا تمام کرده ام.زمان زیادی بود که در کتابخانه ام خاک می خورد.بارها به آن سرک کشیده بودم ولی بالاخره توانستم پیوسته بخوانمش:)

قبل از هر چیز باید اشاره کنم که علاقه و تمایلی که برای مطالعه(هر چند اندک) در این حوزه در من شکل گرفته را مدیون معلم عزیزم محمد رضا شعبانعلی هستم. از زمانی که از فراکتال ها(که از زمانی که اولین فراکتال را در کتاب مدرسه دیدم به آنها دلبستگی پیدا کردم!) می گفت ،از زمانی که از بولتزمن و بازی هایش با ذرات گاز صحبت کرد تا امروز که تلاشش برای توضیح آموخته هایش از پیچیدگی کم کم در حال ظهور(Emerge شدن) است.

 

به هر حال فکر می کنم که امروز در تلاشم برای فهمِ هر چند اندکِ پیچیدگی و سیستم های پیچیده، حتی در نقطه صفر هم نباشم. بنابراین اگر فکر می کنید از تجربه ی من از مطالعه ی این کتاب چیزی عایدتان می شود، باید بگویم که :بعید می دانم.

زمانی می شود خلاصه یا چکیده ای از  یک کتاب را ارائه داد که فهمی نسبی از محتوای آن داشته باشیم که در مورد این کتاب چنین شرطی برای من صادق نیست. اینجا دوباره باید اعتراف دیگری هم بکنم! :تقریباً نصف مطالب این کتاب را اصلاً نفهمیدم(البته اگر بیشتر از نصف هم نباشد). با دقت بسیار بالایی هم خواندم، برخی پاراگراف ها را هم چندین و چند بار می خواندم، در مورد بعضی بحث ها جستجو می کردم،حتی مجبور شدم به کتاب های ریاضی و حساب دیفرانسیل و هندسه ی دوران تحصیل هم مراجعه کنم بلکه به یک دردی بخورند!  و الی آخر.ولی باز هم تفاوت معناداری در فهمیدنم نمی کرد.

آیا ایراد از ترجمه بود؟ طبیعتاً ترجمه ی کتاب و به طریق اولی تر ترجمه ی کتاب های تخصصی دشواری ها و نارسایی های خودش را دارد اما فکر نمی کنم سهم قابل توجهی از نفهمیدن من به ترجمه مربوط باشد.

به نظرم رسید که سهم قابل توجهی از نفهمیدنم مربوط به ماهیت این علم است(صرف نظر از نادانی و ندانستن های خودم در این زمینه).

در این کتاب، نویسنده سعی کرده است که از دو رویکرد به بحث پیچیدگی نزدیک شود. اول، بیان مصادیق مختلف پیچیدگی در سیستم های مختلف و در شاخه های گوناگون. دوم، دیدن همپوشانی های این سیستم ها برای رسیدن به یک نگاه واحد به پیچیدگی و سیستم های پیچیده.

 

در کنار این دو رویکرد، تاریخچه ی تلاش برای فهم پیچیدگی از ارسطو تا به امروز هم مرور می شود.

شاید برخی تکه تکه های کتاب را فهم کرده باشم ولی راستش را بخواهید هر چه تلاش کردم نتوانستم این تکه تکه ها را به صورتی که کمی راضی ام کند به هم ارتباط بدهم. البته ظاهراً در این سردرگمی با دانشمندان این حوزه شریک هستم:) (البته تا زمان نگارش این کتاب که حوالی سال 2008 است).چنانکه می دانید سردرگمی هم مراتبی دارد.می خواهم بگویم این سردرگمی کجا و آن سردرگمی کجا.امیدوارم این توفیق برایم حاصل شود که لِوِلِ سردرگمی هایم از امروزم وضع بهتری داشته باشند که به نظرم یکی از معانی "رشد" هم همین است.

 

در هر صورت و فارغ از بحث پیچیدگی و محتوای این کتاب، فکر می کنم که آموزه ی جانبی ای در نوشته های ملانی میچل نهفته بود(حداقل برای من اینطور بود).

بحث پیچیدگی و سیستم های پیچیده بحث هیجان انگیزی است و اگر نویسنده ای بخواهد می تواند خواننده را به شدت "جوگیر" کند اما او این کار را نکرده است. هر جا که بحثی مطرح شده که ممکن است باعث نتیجه گیری و بسط دادن های گمراه کننده و غلط شود، نویسنده سعی کرده که نظرات و شواهدی را که باعث "شک"کردنِ خواننده شود بلافاصله ارائه دهد.

طبیعتاً این انتظار از هر محققی می رود که چنین عمل کند ولی در طول تاریخ(و امروز هم) دانشمندان و محققان زیادی بوده اند که علائم و شواهدی را که برخلاف میلشان(یا برخلاف قاعده ای که دلشان می خواسته استخراج کنند) بوده فیلتر کرده اند.(به عبارتی آنها هم مانند ما گرفتار خطاهای شناختی مختلفی شده اند).

این است که بعد از مطالعه این کتاب می توانم بگویم که هیجان زده و جو گیر نیستم ولی همچنان علاقه مند مانده ام و شاید بتوانم بگویم که علاقه مند تر هم شده ام.

با همه این سختی ها و بدبختی ها :) در مطالعه ی این کتاب، باز هم فکر می کنم اگر به این حوزه علاقه مند هستید و مشغول خواندن کتاب محمد رضا هم هستید، شاید خواندن این کتاب هم خالی از لطف نباشد.

و همچنین خوشحال می شوم اگر قبلاً این کتاب را خوانده اید،نظرات و توضیحاتتان را در مورد این کتاب با من هم در میان بگذارید.

نظرات  (۳)

۲۰ تیر ۹۷ ، ۰۲:۴۰ محمد سلیمانی
سلام آقای عزیزی به نطرت بین فهم پیچیدگی و به کاربردن اون در زندگی چه تفاوت هایی وجود داره؟
پاسخ:
سلام آقای سلیمانی.
فکر می کنم تفاوت بین فهمیدن و به کار بردن در هر حوزه ای(و از جمله پیچیدگی) در معنای خودِ این اصطلاحات نهفته ست!
منظورم اینه که وقتی از فهمیدن و درک کردن صحبت می کنیم(به قول بلوم) داریم از سه سطحِ "ترجمه"،"تفسیر" و "برون یابی" حرف می زنیم و وقتی از به کار بردن صحبت می کنیم یعنی وارد فرایند حل مسئله شده ایم.در واقع بعد از اینکه مرحله فهمیدن را پشت سر گذاشتیم آنوقت می توانیم از این فهمیده ها برای تشخیص و حل مسئله استفاده کنیم.

برای توضیحات بهتر و گویاتر، می تونم به طبقه بندی "بلوم" در یادگیری ارجاعتون بدم که به نظرم میتونه این تفاوت رو تا حد زیادی شفاف تر کنه.

۲۰ تیر ۹۷ ، ۱۱:۴۸ طاهره خباری
سامان عزیز.
راستش منم وقتی این کتاب رو خوندم بدجوری احساس نفهمی بهم دست داد. اینو هم توی وبلاگ قبلیم نوشته‌ بودم: https://goo.gl/JPAaru
هنوز که هنوزه ربط خیلی از قسمت‌ها رو با هم متوجه نمی‌شم فقط می‌دونم که نظریه‌ی پیچیدگی می‌تونه یه نوع نگاهی رو به بده تا مسائل مختلف رو در ارتباط با هم بررسی کنیم. بعضی از وقت‌ها به نظرم میاد فهمیدم که قضیه از چه قراره ولی بعدش که می‌بینم هنوز در مرحله‌ی نفهمی هستم، بدجوری توی ذوقم می‌خوره و متوجه می‌شم حالا حالاها باید وقت بیشتری برای یادگیری مفاهیم این حوزه بذارم.

راجع به نکته‌ای که آخر مطلبت بابت نگاه جوگیرانه نداشتن ملانی مچیل گفتی، من این نوع نگاه رو در نوشته‌ها و کتاب‌های سوزان بلکمور دیدم. قبلاً به این موضوع اشاره کرده بودم: https://goo.gl/EqvX5t
من این شکل از نگاه منصفانه داشتن به مسائل رو دوست دارم. اینکه با قطعیت چیزی رو بیان نکرد و جا برای نگاه موافق و مخالف در کنار هم قرار داد.
البته در کتاب انسان خردمند هم دیدم که یووال نوح هراری هم موقع تحلیل و بررسی‌هاش باز هم چنین شیوه‌ای رو رعایت می‌کرد.
پاسخ:
طاهره جان،
از ابراز همدردی ات ممنونم:)
اون مطلبتم متاسفانه نخونده بودم و الان خوندمش.ممنونم که معرفیش کردی.
راستش طاهره، در کنار همه ی اینهایی که خودم گفتم و تو گفتی در مورد این کتاب، یه حس دیگه هم دارم(که احتمال اشتباه بودنش خیلی زیاده چون وقتی چیزی رو نفهمیدی نمیتونی الله بختکی هم در موردش نظر بدی) و اون اینکه ملانی میچل هم در انتقال این مفاهیم و نمایش پیوستگی اونها،به عنوان یک معلم، چندان موفق نبوده. قطعاً به عنوان یک دانشمند در این حوزه داره یه عمر کار می کنه روی این مفاهیم ولی انتقال این مفاهیم هم خودش یه هنر جداگانه ست به نظرم.
البته این احتمال هم وجود داره که در پروسه ی ترجمه ی تخصصی این اتفاق تشدید شده باشه(که گاهی اجتناب ناپذیره).

به هر حال می دونم که دارم مزخرف میگم! و باید یه بار دیگه هم  بخونم این کتاب رو.

سلام دوست عزیز

لازمه درک این کتاب داشتن حداقل هایی از دانش برنامه نویسی ، نظریه تکامل و ریاضیات می باشد.در هر یک از اضلام مثلث فاقد دانش باشی در درک کتاب به مشکل بر میخوری.بهتر است مقدمات را آماده و سپس مطالعه فرمایید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی