شنبه, ۸ خرداد ۱۴۰۰، ۰۱:۱۳ ب.ظ
وصف حال نزار...
تکیده،
زبان در کام کشیده،
از خود رمیدگانی در خود خزیده
به خود تپیده،
خسته،
نفس پس نشسته،
به کردارِ از راه ماندگان
ا.بامداد(شاملو)
پی نوشت: حالم بد است. بدتر و زیرین تر از آنکه در رفتارم عیان شود. بدتر از آنکه بشود با گریه سبکش کرد. بدتر از آنکه با ناله درمان شود. بدتر از آنکه با نعره و عصیان تیمار شود. با مخدر ها و مسکن های روانشناسانه که هرگز.
نمی دانم این توصیف شاملو، وصف حالِ همیشه ی مردمان این سرزمین است یا در طول تاریخمان نفسی هم تازه کرده ایم!
لطفاً از امید صحبت نکنیم. کسی که ناامید نمی شود به امیدش هم اعتباری نیست. همیشه، به همیشه امیدواران مشکوک بوده ام.
۰۰/۰۳/۰۸