زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۵ مهر ۱۳۹۶، ۰۱:۰۵ ق.ظ

عکسی که خیلی دوستش دارم

 

این عکس را  سال 86 گرفته ام. سایتی که برای موضوع پایان نامه ی معماری ام انتخاب کرده بودم نزدیک به روستای اورامان در کردستان بود. برای انتخاب مصالحی که قرار بود در اجرای طرح به کار برود، عکس های زیادی از روستاهای آن منطقه گرفته بودم و اورامان را برای مرحله آخر گذاشته بودم.

ساعت حرکتم را طوری تنظیم کردم که اول صبح برای برداشت های آخر از سایت اصلی، آنجا برسم و بعد از آن به سمت اورامان بروم. 

کارم با سایت که تمام شد به سمت جاده عبوری اورامان رفتم که بتوانم وسیله ای پیدا کنم که من را به آنجا برساند. حدود نیم ساعت منتظر ماندم، حتی یک ماشین هم از آنجا رد نشد.

از آن نقطه ای که من ایستاده بودم تا اورامان، نزدیک پانزده کیلومتر راه بود. راهی که باید از یکی از بلندترین کوه های آن محدوده می گذشت. آفتاب هم، رحم و شفقتش را از یاد برده بود و با تمام زورش داشت می تابید!

شاید یکی از معدود پیاده روی های عمرم باشد که بیشتر لحظاتش را با وضوح زیادی به خاطر دارم. بطری آبم خالی شده بود و چند برابرش را هم عرق جبین بر زمین ریخته بودم. تصمیم گرفتم از همه مسیر عکس برداری کنم.

خلاصه کنم.داستانش طولانی است. بعد از گشت و گذاری در کوچه پس کوچه های اورامان، ظاهراً این منظره زیبا منتظرم بود.

از میان تمام عکس هایی تا به حال گرفته ام، این عکس را از همه شان بیشتر دوست دارم.

این عکس برایم،تداعی گر چیزهای زیادی است.چیز هایی که از آن روز و آن مسیر برایم فراتر رفته اند.

 

۹۶/۰۷/۰۵
سامان عزیزی

نظرات  (۱)

سامان جان. خوشحال شدم فید وبلاگت رو هم امروز، توی خونه ی محمدرضا دیدم.
راستش برای این پست، توی چند روز گذشته، چند بار اومدم چیزی بنویسم که کار دیگه ای پیش اومد و رفتم.
میخواستم بگم، این عکس، فوق العاده زیباست.
چه کار خوبی کردی از این پنجره، که رو به این منظره ی کوهستانی باز میشه، این عکس رو گرفتی.
اونقدر به نظرم زیبا میاد که باورم نمیشد واقعی باشه.
من اگه نقاش بودم، حتما نقاشی اش رو می کشیدم.
نمای چوبی پنجره، بعلاوه رنگ زیبای سبز شیشه هاش، بعلاوه کوه های سبز روبرو و دره های مابینش و اون دشت در دوردست و سکوت و آرامشی که اونجا موج میزنه...، و دستِ آخر، اون چند کتابی که آروم و متواضعانه روی طاقچه ی زیر پنجره، منتظر باز شدن و خونده شدن هستند، ترکیب عجیب و شگفت انگیزی رو به وجود آورده.
مرسی که با ما به اشتراک گذاشتی.
پاسخ:
خوشحالم که از دیدنش لذت بردی شهرزاد.
و چقدر هم خوب توصیف میکنی.آدم هوس میکنه دوباره بره ببینه:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی