زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات
چهارشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۶، ۰۶:۰۸ ب.ظ

درسی از شیطان (برای بازاریابی)

برخی متخصصان بازاریابی معتقدند که باید محصولی تولید کنی که مورد نیاز مردم باشد، به عبارتی می گویند که ابتدا باید نیاز مردم را درست تشخیص بدهی سپس محصولی برای پاسخ به این نیاز تولید کنی، آنوقت مردم خودشان به دنبال خرید محصولت خواهند آمد.

برخی دیگر معتقدند که الزاماً لازم نیست! محصولت بر اساس نیاز مردم تولید شود. می توانی این نیاز را با روش های مختلف به وجود بیاوری، سپس برای پاسخ به این نیاز جدید، محصولت را روانه بازار کنی.

بگذریم از اینکه عده ای هم بر این باورند که اساساً مردم در تشخیص نیازهای واقعیشان چندان هم قابل اعتماد نیستند و ممکن است اصلاً تشخیص نداده باشند که به این محصول نیاز دارند، بنابراین وظیفه ما توجیه کردن آنها در استفاده از این محصول برای زندگی بهتر است. 

اینکه نیاز واقعی کدام است و نیاز کاذب کدام، اینکه آیا مردم توانایی تشخیص نیاز واقعی شان را دارند یا خیر، مسئله ی مهمی در بازاریابی است. طرفدارن هر کدام از این دیدگاه ها دلایل خودشان را دارند و من هم قصد ندارم بگویم که کدام یک از نظر من مفیدتر است.

متن بسیار جالبی از معلم خوبم محمد رضا شعبانعلی در مورد گفتگو با شیطان را بین فایل های کامپیوترم ذخیره کرده بودم و امروز به یاد آن افتادم. فکر میکنم ربط جالبی با این بحث دارد.(هر چند که پیام آن متن،  برای همه زندگی است) :

 

" در رویای خود شیطان را دیدم.نشسته در کنار راه.بساطی پهن کرده و هر آنچه وسوسه بود بر آن نهاده بود تا هر کسی به فراخور خویش، توشه ای بر گیرد.

بی صدا در گوشه ای نشسته بود، با دستی زیر چانه اش.بی هیچ تلاشی برای تبلیغ. و مردم آرام می آمدند و متاع خویش بر می گرفتند.

پرسیدم: بی هیچ سر و صدایی، چگونه انتظار داری مردم بر بساط تو حاضر شوند؟

گفت: من بر سر راه طبیعت نشسته ام.گذر همه آدمیان از همین مسیر است.فرشتگان باید فریاد سر دهند، چراکه بر بیراهه نشسته اند! "

 

پی نوشت: گاهی ، از آگهی ها و تبلیغات تلویزیونی و بیلبوردهای سطح شهر گرفته تا شبکه ها اجتماعی و وبسایت های مختلف، از بلندگوهای کَر کننده گرفته تا جیغ های بنفشی که لابلای محتواهای مختلف بسته بندی شده اند، چقدر صدای فرشته های این داستان به گوشم میرسد. و گاهی چقدر در دلم به شیطان این داستان رحمت میفرستم!

۹۶/۰۳/۱۷
سامان عزیزی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی