اعتراف به فکری اشتباه برای من
پیش نوشت بیربط: ظرف یکساعت گذشته حداقل سه بار از واژه اعتراف استفاده کرده ام و با تیتر این مطلب می شود چهارمی(جهت اطلاع روانکاو درونم!)
اصل مطلب:
مدتیست دارم به این فکر میکنم که یک دسته جدید به طبقه بندی موضوعی ام اضافه کنم: کتاب هایی برای نخواندن.
می خواستم کتاب هایی را که خوانده ام و از نظرم ارزش خواندن نداشته اند معرفی کنم. فارغ از معروف بودن یا نبودنشان.پر فروش بودن یا نبودنشان.فارغ از هر چیزی غیر از نظر خودم.
می خواستم معرفی شان کنم و توضیح بدهم که چرا ارزش خواندن ندارند. شاید جلو اتلاف وقت انسان دیگری را گرفتم و الی آخر (این الی آخر در اینجا به معنی سایر مزیت هایی است که می توانم برای توجیه کارم بتراشم)
بعد از مدتی، دلایلی پیدا کردم که نباید این کار را بکنم. از میان آن دلایل ،شاید بد نباشد این یکی را بگویم :
هنوز به اندازه ای کتاب نخوانده ام که به خودم اجازه چنین کاری را بدهم.
پی نوشت: تعیین این "اندازه" هم برای خودش معضلی است.به نظرم یکی از مهمترین فاکتور های تعیین این اندازه، در این فقره، زمان است.شاید بهتر بود می گفتم "افق زمانی". همان افق زمانیِ تفکر سیستمی.
و احتمالاً افق زمانی این اندازه، بزرگتر از افق زمانی عمر من باشد!
پی نوشت بعدی: فکر میکنم، معرفی "کتاب هایی برای خواندن" هم، از زیر تیغ آن دلایلم گریزی نداشته باشند، ولی چه کنم که دلم کوچک است و نمی تواند در این مورد،سلبی فکر کند!
اومدم یه چیزی بگم تا از این خاموشی در وبلاگ شما هم بیرون بیام.
راستش همین امروز میخواستم دربارهی یه رمانی که تازگیها خوندم در وبلاگم یه چیزهایی بنویسم. من از خوندنش و از وقتی که براش گذاشتم راضی نبودم و یه جورایی اونو اتلاف وقت میدونستم. به زور تونستم فقط یه جملهی آموزنده در داستان اون کتاب برای خودم پیدا کنم.
هر جور که با خودم کلنجار رفتم، دیدم نمیتونم نوشتهام رو منتشرش کنم. برای همین هنوز در حالت پیشنویس نگهش داشتم.
میدونید. بهنظرم اومد یکی از دلایل اینکه نتوستم با خودم کنار بیام این حرف محمدرضا شعبانعلی بود که قرار نیست همهی چیزهایی که میخونیم و میشنویم برامون مفید باشه:
https://goo.gl/ebofqv
برای همین خودم رو قانع کردم که خوندن این کتاب رو بذارم پای اون صفحاتی که قرار نبود چیز مفیدی برای من داشته باشه و شاید برای شخص دیگری اینطوری نباشه.
در کل نتیجهی اخلاقی که از این درگیری درونی با خودم، به علاوه خوندن درگیری داخلی شما با خودتون میگیرم اینه که فقط از چیزهایی که خوشم میاد و برام مفید بودن بنویسم و منتشر کنم و ترجیحاً تا اطلاع ثانوی موارد دیگه رو جایی گزارش نکنم ؛)