چند عکس از کودکی ;)
پی نوشت: تا جایی که یادم میاد توی دوران کودکی من و شرایط اون موقع، عکس گرفتن چندان مد نبود. دوربین عکاسی وسیله نایابی بود و اگه کسی میخواست عکس بگیره طی مراسمی باید آماده میشد و میرفت آتلیه یا یه حلقه فیلم میخرید و میرفت پیش کسی که دوربین داشت. خانواده ما هم از این قاعده مستثنی نبود.
یکی از دایی های من که معلم بود یکی دو هفته قبل از اینکه من به دنیا بیام یه دوربین خریده بود. منم اولین خواهرزاده اش بودم و سوژه ای برای عکاسی دایی :)
به خاطر همین اتفاق، عکس های زیادی از دوران کودکیم مونده (برخلاف دوران بزرگسالیم!).خلاصه از گهواره تا مدرسه تعداد زیادی عکس دارم.
راستش کلاً با عکس گذاشتن رابطه خوبی ندارم و کمی از نظرم بی معنیه(بخصوص در "اتمسفری" مشابه اینستاگرام و امثالهم).
از اونجا که در جمع دوستانه هم بی عکس نشاید ;) ، بالاخره تصمیم گرفتم که از بین عکس هایی که خودم بیشتر دوست دارم چندتاشو اینجا بذارم. امیدوارم برای لحظاتی هم شده سرگرم بشین و لبخند بزنین.
مرسی سامان که بالاخره عکس گذاشتی
بازم عکس بگذار :)