زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات
جمعه, ۱۳ تیر ۱۳۹۹، ۰۳:۳۰ ب.ظ

سه شرط مهم رابطه من-تو

هر نوع ارتباطی که ما با دنیای خارج از خود برقرار می کنیم و فراتر از آن هر نوع ارتباطی که با خودمان هم برقرار می کنیم نوعی "رابطه" است که یکسر آن "من" هستم.(بدیهیات!)

مارتین بوبر(نویسنده اتریشی) در یک تقسیم بندی کلی، "رابطه" را به سه نوع تقسیم می کند:

من-تو

من-او

من-آن

تقسیم بندی بوبر فراتر از این تعداد است و جنبه های مختلفی دارد اما فهم من از کتابش-که سالها پیش خواندم- این بود که این سه اصلی ترین ها هستند و بقیه را هم پوشش می دهند.

قصد توضیح این سه رابطه را ندارم ولی به طور کلی و با حذف جزئیات و استثناها، رابطه من-آن توصیفی برای رابطه ما با اشیا هست و رابطه های من-او و من-تو به توصیف رابطه ما سایر انسانها می پردازد.

اگر علاقه مند بودید که توضیحات مفصل و جالب مارتین بوبر را بدانید می توانید کتاب "من و تو" او را مطالعه کنید.

بگذریم.

از نظر بوبر عالی ترین و انسانی ترین نوع رابطه، رابطه من-تو است. البته این فقط نظر بوبر نیست و رد توصیفات و ویژگی های این نوع رابطه را می توانیم در نوشته های افراد مختلفی پیدا کنیم.

نظر و در برخی موارد تحقیقات بسیاری از رواندرمانگران هم این موضوع را تائید می کند.

در رواندرمانی، اکثر رواندرمانگران بر نوع رابطه ی درمانگر-مراجع به عنوان یکی از مهمترین عوامل درمان تاکید دارند.

طبیعتاً این تاکید شامل هر دو جنبه مثبت و منفی ماجرا می شود. یعنی به همان اندازه که می تواند روند درمان را به سمت مثبت و سازنده ای ببرد می تواند مخرب هم باشد.

اگر بخواهم با زبان بوبر جمله قبلی را بازنویسی کنم، احتمالاً بشود گفت که هر چه رابطه به سمت "من-تو" نزدیکتر باشد سازنده تر و انسانی تر و مثبت تر خواهد بود و هر چه به سمت "من-او" و از آنهم بدتر به سمت "من-آن" نزدیک تر شود مخرب تر خواهد بود.(گاهی می شود که رابطه ما با سایر انسانها-و حتی خودمان- از جنس رابطه من-آن هست.یعنی مثل یک شیء با دیگران یا خودمان در ارتباطیم)

اما اگر بخواهیم از پیچیده گویی ها و ثقیل گویی ها فاصله بگیریم احتمالاً می شود گفت که رابطه "من-تو" حداقل سه شرط مهم و اساسی دارد:

اول-آگاهی از احساسات واقعی خودم

دوم-پذیرفتن طرف مقابل و احساساتش(فارغ از اینکه چه احساساتی را در من برمی انگیزد)

سوم-آزادی در ابراز این احساسات از کانال این رابطه

 

شرط اول به این معناست که تا آنجا که می توانم از احساسات واقعی خودم آگاه باشم. این یعنی اینکه از احساساتی که در ظاهر به آنها تظاهر می کنم فاصله بگیرم و به احساسات باطنی ام آگاهی پیدا کنم. به زبان ساده تر، یعنی با خودم و دیگران صادق باشم و با گفتار و رفتار خودم، خودم را آنچنان که هستم بنمایانم و احساسات و نگرش های خود را آنطور که در من هست بیان کنم.

کارل راجرز(روانشناس و رواندرمانگر) این شرط اول را "واقعی بودن" می نامد.(اگر نقطه مقابل واقعی بودن را تصور کنیم، شاید درک واقعی بودن برایمان ملموس تر شود)

 

شرط دوم و پذیرفتن طرف مقابل، به این معناست که صمیمانه به او احترام بگذارم و اهمیت و شان انسانی او را بی چون و چرا و بدون توجه به وضع، رفتار یا احساساتش بپذیرم. یعنی برای استقلال او احترام قائل شوم و بپذیرم که او به شیوه ای خودش می خواهد مالک احساسات خودش باشد. این کار باعث می شود که او احساس ایمنی ناشی از مورد علاقه بودن و ارزشمند بودن را حس کند و اینکار خودش کمک می کند تا او هم به سمت رابطه من-تو حرکت کند.

 

شرط سوم هم مشخص است و احتیاج به توضیح بیشتری ندارد.یعنی هر دو طرف این آزادی ابراز احساسات و کاوش عمیقتر آنها را برای هم قائل شوند و خود را از قید هر گونه ارزیابی تشخیصی یا اخلاقی، که همواره مخل چنین رابطه ای است، رها کند.

 

این شروط حتی در رابطه ما با بخش های مختلف خودمان هم صادق است. در واقع اگر این شروط برقرار نباشند نمی توانیم مطمئن باشیم که حتی با خودمان هم رابطه ای من-تویی داریم.

البته اینها ادعاهای من نیستند و در حوزه درمان و رواندرمانی، پژوهش هایی انجام شده اند که وجود این شروط را برای درمان و رابطه ای که منجر به بهبود و رشد شخص می شوند تائید کرده اند.

 

فکر می کنم درک این شروط چندان سخت و برای هر کدام از ما غریبه و ناملموس نباشد، اما واقعاً چند درصد از روابط ما از این جنس هستند؟ (منظورم آن روابطی است که باید اینطور باشند)

فارغ از رابطه هایمان با دیگران، جنس رابطه مان با خودمان چقدر به جنس رابطه من-تویی نزدیک است؟

فکر می کنم که هر چه جنس رابطه ام با خودم به این نوع رابطه نزدیکتر باشد، به "خود بودن" نزدیکتر می شوم و احتمالاً این "خود بودن" کم کم به باقی روابطم هم تسرّی پیدا می کند.

 

نظرات  (۱)

۱۳ تیر ۹۹ ، ۱۵:۳۸ کارمند فروشنده

بهره بردیم. ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی