زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی اصیل» ثبت شده است

چهارشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۵۹ ب.ظ

تعریف ساده "اصیل بودن"

به نظرم مقدمه چینی نمی خواهد!

"اصیل بودن" یعنی "خود بودن".

عاریتی بودن، نقطه مقابل اصیل بودن است.

خود بودن یعنی شکستن همه (یا حداقل اکثر) پوسته های ظاهریِ خودساخته و خانواده ساخته و جامعه ساخته ای که با من و احساسات و افکارم نمی خواند.

خود بودن یعنی شناختن و آگاه شدن به احساسات واقعی ای که زیر لایه هایی از تظاهر(یا دفاع ها) پنهان شده اند.

خود بودن یعنی اول صادق بودن با خود و بعد صادق بودن با دیگران.

خود بودن یعنی ابراز و نمایش احساسات و افکار واقعی ام.

خود بودن یعنی پذیرا بودن و باز بودن نسبت به همه احساسات مثبت و منفی ای که از من و بخش های مختلف وجودم می آیند.

 

عاریتی بودن یعنی در هر موقعیتی همرنگ جماعت شدن.

عاریتی بودن یعنی افکار و باور های دیگران را زندگی کردن.

عاریتی بودن یعنی حتی احساسات دیگران را و نه خود را زیستن.

عاریتی بودن یعنی ارزش های خود را نشناختن و ارزش های دیگران را زیستن(دیگران: جامعه-خانواده-مدرسه-رسانه-گروه-کیش-آئین-مکتب و از این قبیل)

 

اصیل بودن، الزاماً خوب بودن از دید خودم یا از دید ناظر بیرونی نیست(خوب بودن هایی که خودم یا دیگران تعریف کرده ایم و به خودمان قالب کرده ایم)

اصیل بودن مقدمه انسان بودن است.

اصیل بودن و انسان شدن هم مقدمه انسانِ بهتری شدن است.

اصیل بودن سخت است و در جامعه ما هم سخت تر.اما از یکجایی به بعد بعید می دانم این سختی ها دیگر به چشم بیایند یا اهمیت داشته باشند.

 

"به نظرم"، در ابتدای همه جملات، به قرینه ی معنوی حذف شده است :)

 

۱ نظر ۰۱ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۵۹
سامان عزیزی