زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

زندگی در کلمات

گاه نوشته ها

بایگانی
آخرین نظرات

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حرف مفت» ثبت شده است

شنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۸، ۰۷:۲۰ ب.ظ

ضرر نمی کنید اگر ...

ضرر نمی کنید اگر...

 

* از کسانی که فقط حرف مفت می زنند دوری کنید. از کسانی که اندازه ی حرف های مفتشان بیشتر از حرف های غیر مفت شان است هم همینطور.

حرف مفت یعنی حرفی که باد هواست!. یعنی در رفتار و کردار طرف مقابل اثری از آن نیست. حرف های مفت، اغلب اوقات حرف های زیبا و جذابی هستند. گول نخورید. حرفی ارزشِ شنیده شدن دارد که گوینده ی آن، آنرا زندگی کرده باشد. وقتی هماهنگی و انطباقی بین زندگی و اعمال و رفتار و دستاوردهای(منظورم از دستاورد،فقط موفقیت نیست.شکست ها هم نوعی دستاورد هستند) گوینده با حرف هایش وجود نداشت، بدانید حرف او، حرف مفت است. بترسید از اینکه حرف های مفت دیگران، همینطوری مفت مفت وارد مغزتان شود و انبار شود. یا بدتر از آن وارد مغزتان شود و فکر کنید که حرف مفت نیست و اثری بر تصمیمات و پردازش های ذهنی شما بگذارد.

حرف مفت کنتور ندارد. همه جا ریخته و همه جا هست. اگر بگذارید ذهنتان به انباری از حرف های مفت دیگران تبدیل شود بعد از چند سال می بینید که مغزتان مفت هم نمی ارزد. بترسید از حرف مفت. بترسید از اینکه نتوانید فیلتری برای ورود حرف های مفت به مغزتان تعبیه کنید. بترسید.

 

* از کسانی که نمودشان بسیار بیشتر از بودشان است دوری کنید که جز گمراهی و سردرگمی حاصلی برایتان ندارند.شما ممکن است نمودشان را واقعی فرض کنید و با این فرض غلط، ادله ای در تحقق این نمود بچینید و در زمره ی گمراهان قرار بگیرید!

 

* از کسانی که اصلی ترین انگیزاننده ی زندگی شان و مهمترین دلیل پیگیری اهدافشان، التیام یک عقده ی عمیق است دوری کنید. اینها مثل سم هستند برای زندگی تان. سمی که دیر اثر می کند ولی بالاخره اثر می کند.بترسید از سمی که دیر اثر می کند!

نمونه ای که شاید زیاد دیده باشید برخی از کارآفرینانی هستند که افسار هدایتشان را عقده ای عمیق یا اثبات افراط گونه و مریض گونه ی خودشان در دست دارد. خودِ مریض گونه شان در مرکزِ همه ی اهداف و اعمال و سکنات شان است.

زخم خوردن و عقده داشتن، ممکن است در مقاطعی برای همه ی ما پیش بیاید اما، مسئله ی مهم، دوره ی دوام این زخم به عنوان انگیزاننده ی محوری در زندگی مان است. زخم ها و عقده ها ممکن است در بدو ورودشان، حاشیه ای در کنار متنِ انگیزاننده ها باشند ولی اگر بیش از حد بمانند دیگر حاشیه نخواهند بود و تبدیل به متنی محوری خواهند شد.

 

* از کسانی که شعور و منطق شان از جلبک هم کمتر است ولی لباس عقل و منطق و علم بر تن حرف ها و ادعا هایشان می کنند دوری کنید. اینها همان کسانی هستند که کلاغ را رنگ می کنند و به جای قناری و حتی بلبل به شما قالب می کنند. از کسی که با پوشیدن روپوش سفید، توهم دکتر بودن می زند دوری کنید و سعی نکنید با منطق و استدلال بر شعورش اثر بگذارید چون بجز فرسایش ذهنی و حرام کردن انرژی مغزتان، چیزی به دست نمی آورید.

 

* از کسانی که در حضورشان حس بدی را تجربه می کنید دوری کنید.کسانی که انرژی منفی از آنها دریافت می کنید حتی اگر حرف های زیبا و امید بخش و در ظاهر انرژی بخش، از آنها می شنوید. اینها مثل کافور عمل می کنند. خوش رایحه و خوش رنگ و لعابند و فکر می کنید طبع گرمی دارند ولی وقتی متوجه اثر کردنِ سردی شان می شوید که دیگر دیر شده است.

 

* از حسودان و حریصان و بخیلان دوری کنید.حسد و حرص و بخل احتمالاً در نهاد بیشترِ انسانها هست اما در برخی بیشتر و ماندگار تر است. سعی نکنید درکشان کنید و ژست های انسان دوستانه بگیرید. لازم نیست کاری بکنید. فقط دوری کنید. نشست و برخاست با اینها جز سوهان کشیدن بر روح و روان تان حاصلی نخواهد داشت. سوهانی با دانه های ریز ولی با زخم هایی چرکین و دردناک.

 

* از کسانی که نمی توانند با خودشان خلوت کنند و برای مدتی طولانی تنها بمانند دوری کنید. اینها هر نمود و نمایشی که داشته باشند باز هم پوچ و پوشالی و توخالی اند. از همجواری و نزدیکی با اینان هیچ چیز ارزشمندی نخواهید یافت.

 

* از کسانی که فکر می کنند دنیا همانی است که آنها می گویند و غیر از آن نیست، خیلی زیاد دوری کنید.

 

 

و به صوت مختصر و مفید، اگر مجبور نیستید، تا می توانید از مردم(به عنوان منبعی غنی از تمام این چیزها و چیزهای دیگر!) دوری کنید.از نزدیکی زیاد با مردم بترسید. و به این ترس تان بها بدهید. درست است که باید با ترس هایمان مواجهه شویم اما این ترس قرار است ترسی آگاهانه و انتخابی باشد. از بها دادن به این ترس ضرر نخواهید کرد.

 

پی نوشت یک: لطف می کنید اگر فرض کنید که این حرفها را وقتی که در خیابانی شلوغ داشتید دنبال کارهایتان می رفتید از یک رهگذر که دارد بلند بلند با خودش حرف میزند شنیده اید.

پی نوشت دو: امیدوارم با خواندن این موعظه ها، یادِ متون مقدس و مانیفست های برخی مکاتب نیفتاده باشید که اگر یادشان افتاده باشید گناهش گردن خودتان است!

پی نوشت سه: الان وقتش نیست ولی شاید بعداً دو مورد دیگر به این متن اضافه کردم و اسمش را ده فرمان سامان گذاشتم :)

 

۳ نظر ۰۵ مرداد ۹۸ ، ۱۹:۲۰
سامان عزیزی